آرتین کوچولوآرتین کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

بهونه نفس كشيدن

جشن ميلاد

آرتين جان   امروز  خورشید درخشان‌تر  است   و  آسمان آبی‌تر   نسیم،زندگی  را به پرواز می‌کشد   و  پرنده آواز جدید  می‌سراید   امروز  بهاری دیگر  است   در روز  ميلاد مهربانترينمان   از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد، شتاب طپيدن قلبم فزونی یافت امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج عشق، خود را در پستوی زمان تنها حس نمی‌کنم. عزيزتر ازجانم تولدت مبارک ...
24 اسفند 1393

كن- پارك پرديسان(اسفند93)

يك روزپنج شنبه من ومامان تنها خونه بوديم ،نزديكاي ظهر بود كه هوس ديزي وجوجه كردم وگفتم مامان بريم بيرون نهار بخوريم.مامانم خداخواسته سريع لباساي منو عوض كردوگازش گرفت ورفتيم كن.   بقيه ماجراتوادامه مطلب كن يك مقداري كه توجاده كن رفتيم گفتم مامان همينجاخوبه بريم اين رستورانه،خيلي باحاله. مامانم ماشينو پارك كردومنم سريع پيداشدم وازپله ها بالارفتم . زودرفتم تواين آلاچيق و گفتم مامان اينجا خوب وگرمه زودبيا   غذامونو سفارش داديم ومنتظرشديم تاآماده بشه بعد يك ساعتي نشستن وخوردن نهاروچاي به قصد گشتن تومسيركن بيرون رفتيم   مركزخريد وپا...
16 اسفند 1393

عاشقانه هاي مادرانه

پسركم كم كم به سالروززيباي آمدنت نزديك مي شويم.  پسرم آرام آرام درگذرزمان قد مي كشي وپيوسته وآهسته تونل زمان رادرمي نوردي وازهرلحظه گذرت ردپايي جاودانه وبيادماندني برايم به يادگارمي گذاري. پسرم دراين مدت خاطرات زيادي راپشت سرگذاشتيم گاهي شيرين گاهي تلخ ولي باتو بودن حلاوتي داشت كه تمام سختيها ومشكلات راچون حلالي قوي درخود حل مي نمود وهرآنچه باقي مي ماند شيريني بود وشيريني. به يمن وجودت رخدادهاي فرخنده وبركات بيشماري درزندگيمان جاري گرديد موفقيتها،پيروزيها،صميميت ها،شاديها وهرچه بودشوربودونشاط                آرتينم بدان: ب...
3 اسفند 1393
1